پرهامپرهام، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 7 روز سن داره

فرزند ایران زمین

احساسات

پرهام جون خيلي احساساتي و خيلي از مواقع من و مامانش رو بغل ميكنه و لپش رو ميگذاره رو لپ ما و گاهي بوس ميكنه مخصوصا با مامان زهره 
12 آبان 1392

تمرين

پرهام خان خيلي دوست داره خودش غذا بخوره بدون كمك كسي و براي اين امر كلي تمرين داره
12 آبان 1392

ايربگ

پرهام تازه ياد گرفته بود روي پا بايسته و كمي راه برود كه كلي به باباش ضرر زد چون هر بار كه ميخورد زمين يه پوشك مي تركيد و حكم ايربگ داشت خداراشكر الان ديگه حل شد
12 آبان 1392

كتوني

پرهام خان حالا ديكه ميتونه با كتوني كه براش خريديم كامل راه بره و ما ديشم عروسي دعوت بوديم جاتون خالي بعد آقا پرهام شروع كرد به راه رفتن دور ميز گفتم بابا دورتر نري اما وروجك رفت سمت سن اما فكر كنم اونجا صداي مستقيم باند گرفتتش باگريه از اون در رفت بيرون منم دنبالش تا بغلش كردم آروم شد اما بازم دوباره كار خودش رو كرد با اطمينان بيشتر آفرين كم نمياره پسرم
16 شهريور 1392

دل نازك مثل مامانش

آقا پرهام انقدر دل نازك كه فقط كافي يه كم باهاش بد حرف بزني زود قهر ميكنه يا دعوات ميكنه كه چرا دعواش كردي . خلاصه كلي ناز داره جيگر البته اميدوارم بابا وقتي بزرگ شدي و اينهارو خوندي از من دلگير نشي كه گفتم نازك نارنجي آخه شما الان 1سال و 2ماه سن داري
16 شهريور 1392

دلپذير ترين بوس دنيا

لذت بخشترين بوس دنيا رو بهم داد. اقا پرهام كه به لطف زهره جون حالا بلدشده كه بوس كنه (البته به لب بيشتر شبيه ) ديشب بدون هيچ درخواستي از طرف من امد و لباي خشگلش رو گذاشت رو لباي بابايي و رفت من بار اول فكر كردم اتفاقي بود اما دوباره رفت و امد اين كار رو انجام داد من تازه فهميدم بوسم كرد ولي چه لذتي چه حس قشنگي خدا قسمت همه شما دوستان كنه . دوستون دارم زهره جون ،پرهام جون
23 مرداد 1392