لجباز مثل باباش
خدايا شكرت كه هر بدي كردم همين دنيا سرم مياري .
ماجرا از اين قراره كه ما ديشب خونه يكي از بستگان بوديم و انجا آقا پرهام زياد بقلي شد تا اينجا كه اگه يك كم كجش مي كرديم يا مي نشستيم ميزد زير گريه چه گريه اي تا انكه امديم تو ماشين تا نشستيم بازم زد زير گريه ما فكر كرديم چيزيش شده اما تا پياده ميشد با مامانش راه ميرفت اروم ميشد .شب امديم بخوابيم كه گذاشتيمش زمين لجي كردبود كه نگو بد تر از باباش (آخه روايت شده من هم آدم لجبازي بودم يعني هستم) تا انكه با هزار سلام و صلوات مامانش خوابوندتش بابا جان رعايت كن لطفا، لجبازي كار خوبي نيست. حتي شما پدر،بله ديگه حتي.........
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی