پرهامپرهام، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 8 روز سن داره

فرزند ایران زمین

تبريك سال نو

سلام ببخشيد من چند وقتي سرم خيلي شلوغ بود . سال نو رو به همه ايرانيان چهان تبريك ميگيم اميدواريم شاد و سر بلند باشيد خوب سال كه نو شود عيدي گرفتن هاي آقا پرهام هم شروع شود و الان ديگه يه بانك هم جواب پولاشو نميده تازه هنوز كلي جا ديگه هم مونده. پرهام ايشالله 120 تا بهار رو به سلامتي ببيني
19 فروردين 1392

دندان پرهام

خب آقا پرهام بلاخره بعد اين همه چشم انتظاري دندون پاييني شما در امد و باعث شوق ما و پدر بزرگ مادر بزرگات شد ديگه بايد كم كم برات مسواك بخرم پسرم به سلامتي باشه
19 اسفند 1391

كلكل

مامان پرهام مي خواد پرهام رو بخوابونه اما 12 شب و پرهام هنوز نخوابيده مامانش مجبور ميشه همينطور كه كنار پرهام خوابيده چند باري دست بكشه رو صورت و چشماي پرهام، پرهامم كلافه شد و چند باري بنا به تلافي پشت هم دستاشو كشيد رو صورت مامانيش واي كه تركيده بوديم از خنده (پرهام 8 ماهشه)
5 اسفند 1391

قهر كردن

سلام، آقا پرهام با باباش قهر كرده باباشم هي منت كشي ميكنه اما تاثيري نداره تا دستش رو مي گيرم مي كشه جالب اينجاست كه بعدشم دستشو پاك مي كنه كه اثري از دستاي باباش نمونه وروجك
5 اسفند 1391

لباس =ددر

پسرمون جديدا ياد گرفته تا لباس تنش مي كنيم آروم آروم مي گه دد  دد البته الان چند روز سرما خورده حال نداره  
21 بهمن 1391

پرهام ذبل

جديدا از يه سينه ي مامانش شير مي گيره و اون يكي رو اصلا تحويل نمي گيره و انقدر ذبل هستش كه تو تاريكي هم نميشه بهش قالب كرد و متوجه مي شه قهر هم مي كنه خوبه والا
14 بهمن 1391

گردش مخفي

پرهام جون خيلي خوردني شده و وا از دستش نمي تونميم يه گردش بريم تو اين پاساژها چون هركي مي بيندش مي خواد بوخوردش
14 بهمن 1391

خصوصيات

پرهام خان موقع خواب مخصوصا توي ماشين شرو ميكنه زير لب حرف زدن اينكه چي ميگه خدا مي دونه و اون فرشته هاي مهربون در ضمن يكم شكمو به نظر ميرسه وقتي خوراكي كي بينه دست از پا نمي شناسه
14 بهمن 1391